عکاسی خیابانی
عکاسی خیابانی در شکل سنتی فردیست دوره گرد که به عابران درازای بهای ناچیزی پیشنهاد عکس گرفتن میدهد. این روند کاری دیرینه با پیدایش دوربین های فوری اسان شد اما بنظر میرسد که امر وز درحال برچیده شدن است. از سوی دیگر عکاسی خیابانی نوعی از عکاسی است که در ان عکاسان موضوع هصلی خود را از زندگی مدرن وام گرفته و نمودهای ان را در خیابانها جست وجو میکنند. عکاسان خیابانی به دنبال لحظه های زود گذرند و مدلهایشان را گاه به عنوان ناظرانی هدفمند و گاه به عنوان رهگذرانی سر به هوا مخفیانه یا علنی عکاسی میکنند.
اولین عکاسی که به تجربه های تکنیکی مورد نیاز برای ثبت حرکت مردم در خیابانها دست یافت شارل نگر بود که در سال 1851 در پاریس فعالیت میکرد. اوژن اتژه در اواخر قرن نسخه منحصر به فرد خود از عکاسی خیابانی را به وجود اورد تا ساکین پاریس را با مکانهای زندگی و کار بدون حظور خودشان نشان دهد.
عکاسان بسیاری همچون اغلب اعضای پروژه اداره حفاظت از مزارع عکاسی خیابانی را به عنوان رپر تاژ ساده تجربه کردند عده دیگری این موضوع را مقدمه ای برای تصاویر زیبا شناختی تر کرده اند که به تمایلات متعددی در هنر معاصر مرتبط است برای مثال الکساندر رودچکنو دیدی ساخت گرا نسبت به عکاسی خیابانی تدوین کرد و هنری کارتیه برسون نظریه لحظه قطعی اش را با ترکیب تصمیمات قاعده مند و درک همزمان منظره خیابان بنا کرد. او همچنین دریافت که موضوعات خیابانی برای بیان سورئالیستی بسیار مناسب اند. هری کالاهان و واکر اونز عکاسی خیابانی را برای تفحص در پرتره پردازی موضوعات ناشناس همچنین نقش اتفاق و امکانات ذاتی عکاسی سریالی به کاربردند
رابرت فرانک واعضای مکتب نیویورک در دهه 1950 عکاسی خیابانی را نقطه ی شروع به سوی یک عکاسی ذهنی تر در قالب زبان بصری رادیکال تری قرار دادند. انها با کادربندی ازاد و زوایای دید تازه طالب بیان اشفتگی بصری خیابانهای بزرگ شهر شدند هم زمان دایان اربس لی فریدلندر ویلیام کلاین و گری وینوگرند همه خشونت و پیچیدگی های بصری خیابان همراه با زندگی کسانی که در اجتماع به حاشیه رانده شده اند را ثبت کردند. عکاسان اومانیست فرانسوی در دوران پس از جنگ به ویژه روبر دوانو از عککاسی خیابانی برای بیان نگاه های رومانتیک ترشان از شهر استفاده کردند
.